رسول پرویزی یکی از نویسندگان به نام ادبیات داستانی شیراز در داستان “لولی سرمست” به فضاسازی عطر بهارنارنج می پردازد:روی حوض حیاط، درخت های بزرگ زده بودند. قالی های زیبای قشقایی با رنگ های زنده و شاداب، روی تخت ها فرش شده بود. دو ردیف درخت نارنج کهن در باغچه های موازی حیاط گردن کشیده بود.اردیبهشت ماه بود و عطر بهار نارنج در هوا موج می زد…
می دانستید در مبحث بوتیک هتل ها ما 14 دسته داریم که یکی از آنها بوتیک هتل تاریخی است؟ و 13 تای دیگر اصلا کانسپت دیگری دارند!حال اگر بیایم بوتیک هتل های ایرانی را در زمره ی تاریخی قرار بدهیم یکسری ویژگی های مشترک باید داشته باشند: اول اینکه بوتیک هتلهای ایران به دلیل ماهیت آغازینشان تاریخی تلقی میشوند؛ حالا چه ساختمانِ تاریخیِ آماده باشد برای کاربری به هتل و چه ساختمانی که اقتباس، تغییر و یا بازسازی شده؛ در هر صورت عنصری از اصالت را به ارمغان می آورد.دوم اینکه بعضی از بوتیک هتل های ایران از جهت زیبایی و طراحی و عناصر خدماتی در رده نزدیک به لوکس قرار می گیرند. (الزاما نه همه آنها) در پرانتز بگویم که "لاکچری بوتیک" خودش یک کانسپت جداگانه است که بازار هدفش هم توریست های فرهنگی هستند. طراحی مجلل، امکانات رفاهی باکیفیت، برنامههای خوراک و نوشیدنی لوکس و اغلب ستارهدار و اتاقهای بزرگ از ویژگی های بوتیک هتل های لوکس است.حال در این بوتیک هتل های تاریخیِ لوکس قرار است چه اتفاقاتی را تجربه کنیم؟ بخور و بخواب؟ بزن و بکوب؟ خرید سوغاتی؟ معاشرت با میهمانان دیگر؟نشستن و محو زیبایی های آن مجموعه شدن؟ بعله قراره تجربه اتفاقاتی را داشته باشیم که در جای دیگر ممکن نیست!همه این اتفاقات را تجربه می کنیم (بجز بزن و بکوبش) و البته اصلی ترینش چیست؟ می توانید حدس بزنید؟با مراسم های ایرانی آشنایی دارید؟ یکی از مراسم های مردم ایران که در شیراز و رامسر انجام می شده، عروسی درخت نارنج بوده که این روزها خبری از این مراسم نیست! اگر هم باشد خیلی کمرنگ است! چرا؟ دلیلش واضح است! چون مراسم های فرنگی مثل هالووین و کریسمس و ... جایشان را پر کرده!و اما اکنون می خواهم شما را به دلِ قصه ای از روزگارانِ قدیمِ شیراز ببرم. از یکی از زیباترین درختهای موجود در ایران که عطرش، بهشت نادیده را به یاد انسان می آورد و یادش، عطر خاطرات ناشنیده جوانی. نارنج، گل شادیهای کودکانه است، دستبندی بهتر از طلای 18 عیار بر مچ دخترکی زیبا، تاج گلی بر موهای بافته نوجوانی مغرور و پر از آرزو، حرفهای ناگفته میان دختری جوان و عاشق، به هنگام قرارهای عاشقانه ی پنهانی پای درخت، عطر آرزو و امید دستهگلی بر سر سفره عقد و دنیایی از عشق در دمنوشی از بهارنارنج برای همسری خسته.روایت عروسی درخت نارنج به یکی از افسانه های معروف شهر شیراز بر می گردد که متاسفانه در گذر زمان به تاریخ پیوسته. رسمی که در روزگاران قدیم وجود داشته و در مراسمی جالب، بر تن یک درخت نارنج که بار چندانی نمی داده رخت عروسی می پوشاندند.همسایه ها و آشنایان به منزل فردی می رفتند که درخت نارنجش ناتوان شده و صاحبخانه هم برای شروع مراسم، اره به دست و با صدای بلند اعلام می کرده که این درخت باید قطع بشود.اما میهمان ها پادرمیانی کرده تا فرصتی دوباره به آن درخت داده بشود. براساس روایات، تور سفیدی بر سر درخت کشیده و جشن باشکوهی برپا می کردند؛ با این آرزو که سال بعد، باروری درخت زبانزد خاص و عام بشود.و چقدر جالب است که بدانید سال های بعد عروس قصه ما، مادر نارنج هایی شده که هر کدام شاید راه رسیدن عاشقی به معشوقی باشد در هوای مستانه شیرازِ جان.زمانی که بوی بهارنارنج را استشمام می کنید خواه ناخواه به یاد کوچه پس کوچه های شیراز می افتید. درخت نارنج درخت سخاوتمند و دست و دلبازی است که از آن به شیوه های مختلف بهره برده می شود. محصولات بی نظیرش هم شامل دمنوش های خوش عطر، مرباهای خوشمزه، عرقیجات و شراب است.افسانه عروسی درخت شیراز یکی از افسانه های معروف این شهر است. رسمی در روزگاران قدیم وجود داشته که طی آن، درخت نارنجی که بار نمی داده را عروس می کردند.برای عروس کردن درخت نارنج، همسایگان و آشنایان به منزل فردی می رفتند که درخت نارنجش از بار دادن خسته شده و در طی این مراسم، زن صاحبخانه یا شخصی دیگر با اره به سمت درخت می رفته و با صدای بلند نیت خود از قطع کردن این درخت را اعلام می کرده. وی می گفته درخت بی محصول را بهتر است قطع کند. اما سایر زنان حاضر در این مراسم از صاحبخانه خواهش می کردند که این کار را انجام ندهد. در واقع خانم های دیگر به عنوان ضامن از فرد اره به دست درخواست می کردند که به درخت، فرصت و شانسی دوباره بدهد تا شاید سال آینده، بار فراوانی داشته باشد. با پادرمیانی سایرین، فرد اره به دست از تصمیم خود منصرف می شده و در ادامه مراسم تصمیم می گیرد که درخت بی بار را با کشیدن توری سفید عروس کند و یک مراسم عروسی باشکوه به راه بیندازند. در این مراسم جشن و پایکوبی به راه انداخته می شده و همگان آرزو می کردند که سال بعد، شاهد بارور شدن این درخت نارنج یا همان عروس خانم باشند. البته به جز شیراز، در شهر رامسر نیز چنین مراسمی برگزار می شده است.پلاک 52: رسول پرویزی یکی از نویسندگان به نام ادبیات داستانی شیراز در داستان “لولی سرمست” به فضاسازی عطر بهارنارنج می پردازد:روی حوض حیاط، درخت های بزرگ زده بودند. قالی های زیبای قشقایی با رنگ های زنده و شاداب، روی تخت ها فرش شده بود. دو ردیف درخت نارنج کهن در باغچه های موازی حیاط گردن کشیده بود.اردیبهشت ماه بود و عطر بهار نارنج در هوا موج می زد…حالا تصور کنید این مراسم در بوتیک هتل هایمان برای توریست ها و حتی میهمانان ایرانی اجرا بشود. قشنگ نیست؟ مگر هدف بوتیک هتل ها ارائه ی فرهنگ منطقه ای که در آن واقع شدن نیست؟ بوتیک هتل های تاریخی ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم داشته و در دوران معاصر با ورود به صنعت هتلداری و تغییر و تحولات در سیستم میهمان نوازی دستخوش تغییراتی شده اند که ریشه در باورهای آن ها دارد. از مواردی که یک بوتیک هتل را منحصر به فرد می کند، همین رویدادهای فرهنگی است که بهتر است دوباره در خانه های تاریخی مان روی کار بیاید.خب این مراسم ها که در هتل های بزرگ و عمومی قابل اجرا نیست! چه جایی بهتر از بوتیک هتل ها و اقامتگاه های سنتی.موافقید؟!آیا اقامتگاهی را می شناسید که به مراسم های فراموش شده اهمیت بدهد؟
این کلیپ قصه عروسی درخت نارنج را از دست ندهید.
یادداشت و مقالات مرتبط
آدرس اینستگرم الیمو